Why is it so hard to stay at work?
چرا اینقدر سخت است که سر کار بمانیم؟
بخشی از مشکل این است که ما نسبت به اقدام تعصب داریم. ما میخواهیم سرمان شلوغ باشد حتی اگر کمتر به آن دست پیدا کنیم. ما در حین نوشتن ایمیل به پیامک ها پاسخ می دهیم و حتی در اوقات فراغت در حین تماشای تلویزیون در وب جستجو می کنیم. مطالعات نشان داده اند که انجام چند کار می تواند بهره وری را تا 40 درصد کاهش دهد و حتی می تواند ضریب هوشی فرد را تا 10 امتیاز کاهش دهد. مغز ما نمیتواند دو کار را همزمان انجام دهد، بنابراین بهجای چندوظیفگی، فقط به سرعت بین دو کار جابهجا میشوید، اما هر بار با هزینههای شناختی.وبلاگ ساز حرفه ای
پس چرا نمیتوانیم از خودکنترلی استفاده کنیم و اعلانهای فشاری، وزوزها و پینگها را نادیده بگیریم؟ ما می توانیم - اما فقط برای مدت زمان محدود. خودکنترلی، مانند هر منبع دیگری محدود است. نادیده گرفتن تلفن شما مستلزم خودکنترلی سختی است که منجر به تحلیل رفتن موقت اراده فرد برای کنترل سایر احساسات، رفتارها و افکار می شود. ممکن است بتوانید چند پینگ اول را نادیده بگیرید، اما با گذشت روز، کار دشوارتر می شود.مجله خبری بابایی
برای افزودن به مشکل خودکنترلی، مغز ما خواهان پاداش هایی است که اغلب با رسانه های اجتماعی مرتبط است. این حواسپرتیها تولید دو پاداش شیمیایی اصلی - دوپامین و اکسی توسین را تحریک میکنند. دوپامین باعث می شود ما به جستجو، جستجو و تمایل به تازگی بپردازیم - که طبیعتاً ما را کنجکاو می کند تا جریان مداوم اطلاعات از رسانه های اجتماعی را کشف کنیم. اکسی توسین که به دلیل توانایی آن در تأثیرگذاری بر احساسات صمیمیت و پیوند شناخته شده است، محرک احساسات خوب عشق، همدلی، اعتماد و شفقت است. هنگامی که پست می گذاریم، نظر می گذاریم، لایک می کنیم، یا به اشتراک می گذاریم، و در ازای آن همان را دریافت می کنیم، سطح اکسی توسین ما افزایش می یابد و احساس می کنیم بیشتر با اطرافیان خود ارتباط برقرار می کنیم. تحریک رسانه های اجتماعی نه تنها به ما احساس خوبی می دهد، بلکه باعث می شود بیشتر بخواهیم.